جدول جو
جدول جو

معنی باقر هادی - جستجوی لغت در جدول جو

باقر هادی
محمد بن علی بن الحسین، لقب دیگر او باقر است، هاشمی و علوی است، زیرا از دو هاشمی و علوی پا به عرصۀوجود نهاده است، پدرش زین العابدین بن حسین و مادرش فاطمه بنت امام حسن است، ولادت آن جناب در مدینه روز جمعه سیم صفر سنۀ سبع و خمسین از هجرت پیغمبر اتفاق افتاده است و برخی از مورخین در غره رجب سال مذکور گفته اند، نامش محمد است و لقبش باقر (و لقب بذلک لتبقره ای توسعه فی العلم) و به قول کمال الدین محمد بن طلحه: شاکر و هادی نیز از جملۀ القاب آن جناب است و امام محمد باقر، مکنی به ابوجعفر بود، ابوجعفر در وقت شهادت جد خویش امام حسین رضی اﷲ عنه سه ساله بود و در زمان وفات پدر خود امام زین العابدین سی و هشت ساله در سنۀ اربع عشر و مائه فوت شد و بدین روایت که اصح اقوال است مدت عمرش پنجاه و هفت سال و زمان امامتش نوزده سال بوده است، و در تاریخ گزیده آمده است که به روایت علمای شیعه هشام بن عبدالملک بن مروان آن امام را زهر داد، مدفن همایونش به اتفاق علماء ملت گورستان بقیع است نزدیک به مرقد امام زین العابدین سلام اﷲعلیهما الی یوم الدین، (تاریخ حبیب السیر ج 2 ص 68)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قِ)
از شعرای پارسی گوی و از سادات یزد بود. از اوست:
آن شب که بلا بر این ستمکش بارد
از دیدۀ شب شراب بی غش بارد
در گریه ندیده ای بدین بوالعجبی
کز دیده بجای آب، آتش بارد.
(از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1202)
لغت نامه دهخدا
(قِ)
کاشی. از شعرای پارسی گوی مقیم هند: مشهور به باقرخورده (خرده ؟) اصلش از کاشان بود و از آنجا به هندوستان رفته و هم درآنجا بوطن معهود شتافت. صاحب دیوان است. از اوست:
شب نالۀ من گوشزد مرغ چمن شد
بیچاره گرفتار گرفتاری من شد.
گویند در مدح ابراهیم عادلشاه قصاید گفته و جایزه نیافته و در این حال معلوم میشود که مولانا ظهوری خراسانی مداحی آن شاه کرده وصلۀ معقول یافته، بعد از استماع این خبر آتش حسد در کانون سینه مشتعل شده این رباعی را گفته بخدمت آن پادشاه فرستاده جایزه یافت:
خوارند دو جا بدهر ارباب سخن
نزد شه غزنین و شهنشاه دکن
بیجا صله بردند ظهوری و حسن
بی جایزه ماند شعر فردوسی و من.
(تذکره آتشکدۀ آذر ص 241).
او در قرن 11 هجری قمری از کاشان به هندوستان مهاجرت نموده است. و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1202 شود
لغت نامه دهخدا